فهرست محتوا
وسواس فکری در کودکان، افکار پیوسته و مزاحمی است که ناخواسته آنان را مشغول میکند و باعث اضطراب و استرس میشود. عوامل مختلفی همچون سابقه خانوادگی، ژنتیک و محیط، ساختار مغز، کمبود سروتونین در مغز و برخی عفونتها در بروزآن نقش دارند. اگر کودکی دارید که به وسواس فکری مبتلا است، پیشنهاد میکنیم این نوشته را بخوانید تا علاوه بر آشنایی بیشتر با این اختلال، روشهای درمان آن را نیز بشناسید.
وسواس فکری در کودکان
اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) در کودکان یک وضعیت چالش برانگیز سلامت روان است که نیاز به یک رویکرد جامع و متناسب برای درمان دارد. بسیار مهم است که تشخیص دهیم OCD یک انتخاب رفتاری نیست، بلکه یک وضعیت عصبی زیستی است که با افکار مزاحم (وسواس) و رفتارهای تکراری (اجبار) مشخص می شود. مداخله زودهنگام و راهبردهای درمانی مناسب برای به حداقل رساندن تاثیر OCD بر زندگی کودک و ارتقاء بهزیستی کلی آنان ضروری است.
علت وسواس فکری در کودکان
سابقه خانوادگی، ژنتیک و محیط، ساختار مغز، کمبود سروتونین در مغز و… از جمله عوامل بروز وسواس فکری در کودک است.
سابقه خانوادگی، ژنتیک و محیط
– ژنتیک: ژنتیک میتواند در بروز وسواس فکری-عملی در کودکان نقش داشته باشد. اگر فردی در خانواده کودک (مانند والدین، خواهر یا برادر) به OCD مبتلا باشد، احتمال ابتلای کودک به این اختلال بیشتر است. اما نکته مهم این است که ژنتیک تنها یکی از عوامل ممکن است و بروز OCD تحت تاثیر عوامل دیگری نیز قرار دارد.
– محیط: محیط اطراف کودک نیز میتواند در ایجاد وسواس فکری-عملی نقش داشته باشد. اگر کودک در خانواده یا محیطی باشد که افراد دیگر در آن اعمال وسواسی انجام میدهند، احتمالا کودک نیز این الگوهای رفتاری را یاد میگیرد و آنها را تقلید میکند. بنابراین، در محیطی که به وسواسها و اجبارها توجه زیادی میشود، میتواند در بروز OCD در کودکان نقش داشته باشد.
مهم است بدانید که عوامل ژنتیکی و محیطی تنها یکی از عواملی هستند که میتوانند در بروز وسواس فکری-عملی در کودکان نقش داشته باشند. فرایند بروز OCD بسیار پیچیده است و عوامل دیگری نیز ممکن است در آن دخیل باشند.
بیشتر بخوانید: اختلال وسواس چیست؟
ساختار مغز
در طی سالها، تحقیقات بسیاری بر روی ساختار مغز در افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی (OCD) انجام شده است. در این تحقیقات، محققان با استفاده از تصویربرداری مغزی، تفاوتهایی در عملکرد و ساختار مغز افراد مبتلا به OCD نسبت به افرادی که این اختلال را ندارند، شناسایی کردهاند.
به عنوان مثال، یافتههای تحقیقات نشان میدهند که ناهنجاریهایی در قشر پیشانی و ساختارهای زیرقشری مغز کودکان و نوجوانان مبتلا به OCD وجود دارد. این ناهنجاریها شامل خطاهای ارتباطی در بخشهای مختلف مغز میشود. برخی از مناطق مغزی که در OCD نقش دارند عبارتند از:
1. قشر پیشانی: این قسمت از مغز در کنترل تمرکز، برنامهریزی و کنترل اجرای عمل دخیل است. ناهنجاریهای این قسمت میتواند به نقص در کنترل وسواسها و اجبارها منجر شود.
2. ساختارهای زیرقشری: این شامل ناحیه استریاتوم، تالاموس و هیپوکامپوس است. ناهنجاریها در این مناطق میتوانند به نقص در تنظیم احساسات، حافظه و فرآیندهای اجرایی مرتبط با OCD منجر شوند.
با این حال، بازنمایی دقیق و کاملی از تمام تغییرات ساختاری و عملکردی مغز در OCD هنوز مشخص نشده است. تحقیقات در حال ادامه است و هدف از آن درک بهتر اینکه چگونه و به چه شکلی ساختارها و عملکردهای مغز در افراد مبتلا به OCD متفاوت است.
بیشتر بخوانید: وسواس در کودکان
کمبود سروتونین در مغز
سروتونین یک هورمون شیمیایی است که در سیستم عصبی مرکزی تولید میشود و نقش مهمی در کنترل و مدیریت بسیاری از عملکردهای روانشناختی و رفتاری دارد. سطوح سروتونین در مغز میتواند در بروز وسواس فکری تاثیرگذار باشد و کاهش سطح آن ممکن است با بروز برخی اختلالات روانی همراه باشد.
در مورد وسواس فکری که به عنوان یک اختلال روانی مشخص شده است، مطالعات نشان دادهاند که بین سطوح سروتونین و وسواس فکری ارتباط وجود دارد. برخی از افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی ممکن است سطح کمتری از سروتونین در مغز خود داشته باشند.
بر خی عفونتها
برخی عفونتها میتوانند شروع ناگهانی وسواس در کودکان را تحریک کنند. این پدیده به عنوان “پانداس” (PANDAS) شناخته میشود. این واکنش ناشی از عفونت با باکتری Streptococcus pyogenes است که عموما با عفونت حلق و گلو در ارتباط است.
در بعضی از کودکانی که به لحاظ ژنتیکی مستعد هستند، عفونت با استرپتوکوک میتواند سیستم ایمنی بدن را تحریک کند و باعث تولید آنتیبادیهایی شود که به سلولهای عصبی در مغز متصل میشوند. این واکنش آنتیبادیها میتواند به طور مستقیم بر روی سیستم عصبی تاثیر داشته باشد و علائمی شبیه به اختلال وسواسی-اجباری (OCD) را در کودکان ایجاد کند. علائم پانداس شامل وسواس، ترسهای ناشی از عفونت، تکانهها (تیکها)، تغییر در رفتار و عملکرد تحصیلی، اضطراب، افسردگی و تغییرات روحی میشود. این علائم ممکن است به طور ناگهانی و بدون هشدار قبلی ظاهر شوند و به طور مداوم یا متناوب پیشرفت کنند. البته، پانداس فقط یکی از عوامل ممکن برای شروع ناگهانی وسواس در کودکان است. وسواس در کودکان میتواند به عوامل ژنتیکی، محیطی و روانشناختی دیگر نیز بستگی داشته باشد.
بیشتر بخوانید: بهترین دکتر درمان وسواس
رویدادها وعوامل استرسزا
رویدادهای استرسزا در بروز وسواس فکری در کودکان نقش دارند. استرس و رویدادهای مهم زندگی میتوانند به عنوان عوامل موثر در افزایش آسیبپذیری کودکان به اختلال وسواس عمل کنند.
استرس بهتنهایی نمیتواند علت ایجاد وسواس در کودک شود، اما میتواند عاملی برای تحریک بروز آن باشد. رویدادهایی مانند طلاق والدین، مرگ یا بیماری عزیزان، جابهجایی خانه یا مدرسه، تغییرات در شرایط خانوادگی و سایر تغییرات بزرگ در زندگی کودکان ممکن است باعث افزایش رویدادهای استرسزا شده و بروز اختلال وسواس در کودکان را تحریک کند.
علائم وسواس فکری در کودکان
1. نگرانی برای مرگ و از دستدادن اطرافیان: ممکن است کودکان نگرانی مداوم درباره مرگ خود یا عزیزان خود داشته باشند. این نگرانی میتواند تا حدی استرسآور باشد و کودک را به تکراری کردن رفتارها مانند بررسی و اطمینان حاصل کردن از سلامتی افراد دیگر سوق دهد.
2. ترس از بد بودن: ممکن است کودکان ترس مداومی از بد بودن یا انجام کارهای نادرست داشته باشند. آنها ممکن است به دلیل وسواس فکری مدام کارهای خود را تکرار کنند تا به یک نتیجه ایدهال برسند. این سیکل معیوب به دلیل وسواس فکری مدام تکرار میشود.
3. نگرانی مدام درباره کثیف بودن اشیا: کودکان مبتلا به وسواس فکری ممکن است نگرانی مداوم درباره آلودگی و کثیفی اشیا داشته باشند. این نگرانی میتواند به شستشوی دستها، اشیا یا محیطهای مختلف بیش از حد مناسب منجر شود.
4. چک کردن و وارسی مکرر وسائل: کودکان ممکن است نیاز داشته باشند که به طور مکرر وسائل را بررسی کنند تا از سلامتی یا صحت آنها مطمئن شوند.
5. اصرار به منظم و مرتب بودن: برخی از کودکان مبتلا به وسواس فکری نیاز دارند که اشیا و رویدادها را به ترتیب و با الگوی مشخصی تنظیم کنند. عدم رعایت این الگوها میتواند استرس و اضطراب آنها را افزایش دهد.
6. ترس از آسیبزدن به دیگران: برخی از کودکان ممکن است افکار وسواسی درباره آسیبزدن به خود یا دیگران داشته باشند. آنها ممکن است از انجام رفتارهایی که ممکن است به دیگران آسیب برساند، اجتناب کنند و تحت فشار بزرگی قرار بگیرند تا این اتفاق رخ ندهد.
7. انجام هر کاری با تشریفات خاصی: برخی از کودکان مبتلا به وسواس فکری ممکن است نیاز داشته باشند که هر کار را با تشریفات خاصی انجام دهند.
لازم به ذکر است که اینها فقط نمونههایی از علائم وسواس فکری در کودکان هستند و برای تشخیص دقیق و ارزیابی این وضعیت، به مشاوره و تشخیص توسط یک متخصص حرفهای در این حوزه نیاز است.
روشهای درمان وسواس فکری در کودکان
درمان شناختی رفتاری (CBT) اغلب خط اول درمان اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) در کودکان است. CBT برای درمان OCD معمولا شامل استراتژیهای زیر است:
1. آموزش: درمانگر به کودک و والدینش در مورد OCD، علائم آن و نحوه تاثیر آن بر افکار و رفتارها آموزش میدهد. درک ماهیت OCD میتواند به کاهش اضطراب و افزایش انگیزه برای درمان کمک کند.
2. پیشگیری از مواجهه و پاسخ (ERP): ERP جزء کلیدی CBT برای OCD است. این شامل قرار دادن تدریجی کودک در معرض موقعیتها یا افکاری است که وسواس او را تحریک و در عین حال از رفتارهای اجباری همراه جلوگیری میکند. با مواجهه مکرر با ترسهای خود بدون درگیر شدن در اجبار، کودک میآموزد که اضطراب او به مرور زمان کاهش مییابد.
3. بازسازی شناختی: این تکنیک بر کمک به کودک برای شناسایی و به چالش کشیدن افکار غیرمنطقی یا تحریف شده مربوط به OCD تمرکز دارد. درمانگر به کودک کمک میکند تا روشهای تفکر واقعیتر و متعادلتری ایجاد کند که میتواند اضطراب و نیاز به اجبار را کاهش دهد.
4. مشارکت والدین: والدین نقش تعیینکنندهای در درمان فرزند خود دارند. آنان در جلسات درمانی شرکت میکنند تا با این اختلال آشنا شوند و یاد بگیرند که چگونه به فرزند خود در کنترل وسواس کمک کنند.
5. دارو: در برخی موارد از داروها مانند مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) برای کمک به کنترل علائم OCD تجویز میشوند. داروها باید توسط یک روانپزشک واجد شرایط تجویز و نظارت شود.
توجه به این نکته مهم است که رویکرد درمانی بسته به نیازهای فردی کودک متفاوت است.
چه زمانی به دنبال کمک حرفهای باشید
– اگر وسواس به طور قابل توجهی در عملکرد روزانه، تعاملات اجتماعی یا عملکرد تحصیلی کودک اختلال ایجاد کند.
– اگر وسواس باعث ناراحتی یا اضطراب کودک شود و بر سلامت عاطفی او تاثیر بگذارد.
– اگر وسواس برای مدت طولانی ادامه داشته باشد.
– اگر وسواس با رفتارها یا علائم نگران کننده دیگری همراه باشد که ممکن است نشان دهنده یک بیماری زمینهای باشد.
در چنین مواردی، توصیه می شود با متخصص واجد شرایط مشورت کنید تا یک ارزیابی جامع انجام و راهنمایی و پشتیبانی مناسب را ارائه دهد.
نتیجهگیری
وسواس فکری در کودکان، یک اختلال روانی است که به تکرار بیاندازه افکار وسواسی و نگرانیهای نامعقول منجر میشود. این افکار سبب استرس، اضطراب و ناراحتی شدید میشود و تاثیر منفی بر روابط، عملکرد تحصیلی و کیفیت زندگی کودکان دارد. در این نوشته، به بررسی علل، علائم و روشهای درمان این اختلال پرداختیم.
0 Comments